قسمت اول
بحث اخلاق بسیار مهم است .ما در آیات و روایات چیزی بالاتر از محبت خدا پیدا نمی کنیم .اوج همه ی سیر و سلوکها و بندگی ها این است که انسان به این مقام برسد که خدا ما را دوست بدارد و ما هم خدا را دوست داشته باشیم .چیزی مثل محبت انسان را نمی سازند و به کمال نمی رساند. روایت داریم که دین چیزی جز محبت نیست و محبت چیزی جر دین نیست .این محبت می تواند به بندگان هم باشد .ما که می خواهیم به خدا محبت کنیم به بندگان خدا هم محبت کنیم زیرا خدا در بندگانش تجلی پیدا کرده است .محبت به اقوام و دوستان عین محبت به خداست و اذیت و آزارها آنها عین آزار خداوند است. چکار کنیم که مورد محبت خدا قرار بگیریم ؟پیامبر فرمود: واجب است که خدا دوست بدارد بنده ای را که دیگران به خشم بیاورند و او بخاطر خدا خشمش را کنترل بکند. تمام عزت ها این است که خدا بگوید :من شما را دوست دارم .یعنی فرد مقابله به مثل نکند. در کافی از امام سجاد(ع) داریم: من ننوشیدم جرعه ای که شیرین تر باشد از جرعه ی غضب و خشمی که فرو بردم و مقابله به مثل نکردم و حلم کردم. ممکن است که اول این کار سخت باشد. به پیامبر خطاب شد که این کوه را بخور و وقتی پیامبر نزدیک رفت یک لقمه ی شیرین شد و پیامبر آن را خورد،فرمود که خشم مثل کوه است ولی اگر صبر و حوصله کنید مثل یک لقمه شیرین می شود. اگر ما خشم خودمان را بخاطر خدا فرو ببریم محبوب خدا می شویم و مورد محبت خدا قرار می گیریم .حواریون که اصحاب خاص حضرت بودند و از حضرت عیسی پرسیدند که درعالم چه چیزی از همه بدتر و سخت تر است ؟حضرت فرمود :وقتی خدا به بنده ای خشم کند. بدترین چیزها این است که خدایی که حلیم است و به خشم نمی آید، به بنده ای خشم بگیرد .ما در سوره ی حمد می گوییم که خدایا ما را به راه راست هدایت کن و ما را به راه مغضوبین نبر ،آنها از گمراهان بدترهستند. پس ما چیزی بدتر از غضب خدا نداریم . حواریون گفتند که ما چکار بکنیم که مورد غضب خدا قرار نگیریم ؟حضرت فرمود : اگر شما بردبار باشید و خشمگین نشوید خدا هم شما را مورد غضب قرار نمی دهد . در روایت داریم :هر جور که با دیگران رفتار کنید با شما رفتار می شود. این جهان کوه است و فعل ما ندا ،سوی ما آید نداها را صدا. اگر انسان دلی را بسوزاند دلش را می سوزانند. چند قسمت خطبه ی شعبانیه درمورد اخلاق است .پیامبر در این خطبه فرمود : اگر کسی در این ماه مبارک رمضان جلوی بدی هایش را بگیرد، خدا هم روز قیامت به اوغضب نمی کند، اگر کسی در ماه رمضان اخلاقش پسندیده باشد من جواز عبور به بهشت را برای او صادر می کنم . این وعده قطعی است. ما نباید در ماه رمضان بداخلاقی های مان را توجیه کنیم . کسی که می گوید من خسته هستم و بداخلاقی می کند مثل این است که بگوید من خسته هستم ، پس شراب می خورم . انسان باید براعصابش مسلط باشد .بداخلاقی از گناهان کبیره ی نابخشودنی است .پس بد اخلاقی بدترین گناهان کبیره است یعنی بداخلاقی از شراب ، دروغ و خیلی گناهان دیگر بدتر است .اکثر جنایات در زمان عصبانیت اتفاق افتاده است .یک لحظه عصبانی باعث مرگ فردی می شود. امام صادق (ع)می فرماید : غضب کلید همه ی بدی هاست. انسان در حالت عادی جنایت نمی کند.
خوش اخلاقی در خانه مهمتر است زیرا انسان در بیرون از خانه با دیگران رودربایستی دارد. در بیرون از خانه انسان بخاطر خودش هم که باشد خودش را کنترل می کند ولی در خانه خوش اخلاقی مهمتر است. والدین و بچه ها نباید درخانه بداخلاقی بکنند.
حضرت عیسی فرمودند که منشا غضب، غرور و تکبر است. معمولا افراد با بالای دست خودشان غضب نمی کنند ولی به زیر دست شان غضب می کنند و آنها را تحقیر می کنند . حتی ریشه ی غضب می تواند خودپرستی و هوا پرستی باشد. گاهی چون به ما بر می خورد عصبانی می شویم. غرور ریشه ی تمام بداخلاقی هاست. امیرالمومنین می فرماید : خوش اخلاقی سرچشمه ی تمام خوبی هاست. نماز و روزه و احکام برای این است که ما خوش اخلاق باشیم .پیامبر می فرماید که من برای مکارم اخلاق مبعوث شده ام. کتاب زیبایی اخلاق نوشته ی حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد است .
2
بالاترین گوهر ارزشمند محبت خداست و اگر ما خدا را و خدا ما را دوست داشته باشد همه ی کارها درست است. شما کاری بکنید که خدا بگوید شما را دوست دارد .روایت داریم : واجب می شود که خدا دوست بدارد کسی را که او را به غضب می آورند ولی او خشمگین نمی شود یعنی کسی که حلم می ورزد محبوب خدا می شود و این بالاترین بشارت است .در روایت داریم که بداخلاقی و غضب کلید تمام بدی هاست .انسان در یک لحظه عصبانیت ممکن است کاری بکند که دیگر راه برگشتی وجود نداشته باشد .اخلاق یک امر فطری و اجتماعی است .اگر ما دین را کنار بگذاریم باز هم برای زندگی کردن نیاز به اخلاق خوب داریم .زن و شوهری که همه امکانات را دارند ولی اخلاق خوب ندارند زندگی شان جهنم است .ما می خواهیم با هم زندگی کنیم .موسی کلیم الله در سخن خیلی قوی بود و با خدا سخن می گفت .وقتی او می خواست با فرعون صحبت کند خدا به موسی و هارون فرمود که با فرعون نرم و ملایم صحبت کنید. انسان نباید از اول دعوا را شروع کند. همین که فرعون موسی را که یک چوپان بود پذیرفته بود خیلی خوب بود. انسان باید در مراحل آخر سخت گیری بکند. مذمتی که از بداخلاقی وغضب شده است خیلی زیاد است. انسان بد اخلاق خودش را در عذاب می گذارد. امیرالمومنین می فرماید: انسانهای عصبانی و تند خو به خودشان ضرر می زنند. و بعد این را به دیگران سرایت می دهند. عصبانی شدن برای همه ی اعضای بد ما ضرر دارد. عصبانی شدن برای اعصاب، بینایی، فشار خون، قلب و ... ضرر دارد. مادرها نباید در حالت عصبانیت به بچه هایشان شیر ندهند و تربیت هم نکنند. حضرت علی (ع) می فرماید که در حالت عصبانیت نصیحت و تربیت نکنید. اگر انسان درونش آرام و ملایم باشد، می تواند با اخم و جدی بودن بچه را تربیت کند. حتی عصبانیت دین و آخرت را از بین می برد. بداخلاقی های جزئی قابل حل است اما کسی که مجسمه ی بداخلاقی است به جهنم می رود. روایت داریم که خوش اخلاقی روزی را زیاد می کند .پس اگر شما دنیا و محبت می خواهید باید خوش اخلاق باشید .روایت داریم که کسی که بداخلاق است توبه اش پذیرفته نیست .این حدیث در کتاب اصول کافی، وسایل الشیعه و بحار نقل شده است .پیامبر فرمود: خدا امتناع می کند که توبه ی انسان بداخلاق را قبول کند. زیرا انسان بداخلاق توبه می کند ولی دوباره بدتراز قبل بداخلاقی می کند .منظور از بداخلاق افرادی هستند که بداخلاقی بر آنها غالب است یعنی خود خواه هستند ،تعصب زیادی دارند و... این افراد در شب قدر هر چقدر العفو بگویند فایده ای ندارد زیرا باید اخلاقشان را درست کنند . از طرفی داریم که خوش اخلاقی گناهان را ذوب می کند. به انسان خوش اخلاق، ثواب همه ی دنیا را به او می دهند و نیازی به استغفر الله ندارد .اگر انسان بداخلاق، اخلاقش را اصلاح کند تمام گناهانش پاک می شود. بداخلاقی حق الناس است . روایت داریم که ثواب های انسان بداخلاق مورد قبول نیست .از پیامبر سوال کردند که خانمی است که شب تا صبح عبادت می کند و تمام روزها را روزه می گیرد، ولی این خانم اخلاقش بد است و همسایه هایش را با زبان آزار می دهد، نظر شما در مورد این خانم چیست ؟ پیامبر فرمود : این خانم هیچ حُسنی ندارد و در آتش جهنم خواهد سوخت .عبادت منهای اخلاق انسان را نجات نمی دهد. عبادت باید ما را بسازد .افراد مومن و معتقد باید خوش اخلاق تر باشند. حضرت عیسی با حواریون از محلی رد می شدند و سگی را دیدند که مرده بود و همه از بدی های آن می گفتند ولی حضرت عیسی فرمود که چه دندانهای سفیدی دارد. بیماری مجوزی برای بداخلاقی نیست .ما نباید مجوزی برای گناه صادر کنیم .انسان می تواند خودش را کم کم خوش اخلاق کند. روایت داریم: همان طور که اگر خاک در عسل بریزید آنرا خراب می کند، بداخلاقی هم اعمال خوب شما را فاسد می کند. پیامبر ما پیامبر اخلاق بوده است . ما کافر خوش اخلاق داشته ایم که در آخر به بهشت می رود و مسلمان بداخلاق به جهنم می رود یعنی خوش اخلاقی گناهان و کفر را از بین می برد و بداخلاقی ایمان وعبادات انسان را از بین می برد.
3
دین فقط نماز خواندن و روزه گرفتن نیست.البته اینها بخشی از دین است، نماز فاصله ی بین کفر و ایمان است ولی دین یک مجموعه است و یک بخش آن خوش اخلاقی است. بیشتر فلسفه ی احکام به مسائل اخلاقی برمی گردد. نماز ستون دین و معراج مومن است .چرا نماز واجب شده است ؟ نماز کبر و غرور را در هم می شکند. افرادی که می گویند ما خوش اخلاق هستیم ولی نماز نمی خوانیم متکبر هستند. شیطان بر آدم سجده نکرد زیرا مغرور بود. پس اگر نماز ما را از کبر و غرور نجات دهد معلوم می شود که نمازمان قبول شده است. چرا روزه واجب شده است ؟ برای اینکه اراده ، اخلاص و صبر ما تقویت بشود یعنی در واقع اخلاق ما درست بشود زیرا اینها جزو اخلاقیات است .چرا خمس و زکات واجب شده است ؟ برای اینکه صفت بخل را دور بکند و صفت اکرام را به ما نزدیک بکند. پس تمام دین ما اخلاق و ادب است .چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده است ؟ برای اینکه صفت خیرخواهی را در ما ایجاد بکند. ما باید درغم و شادی دیگران شریک باشیم و نباید نسبت به جهنم رفتن عده ای بی تفاوت باشیم. در حج هم ما اخلاقیات را رعایت می کنیم : لباس سفید و یک رنگ می پوشیم ، در محور یک محلی طواف می کنیم ، فردعالم و فرد عادی و امام زمان (عج) هم در یک محل طواف می کنند. در صفا و مروه همه آقایان باید قسمتی را بدوند و در واقع همه یک رنگ و یک دست می شوند. پیامبر فرمودند :اسلام خوش اخلاقی است .در روایت داریم که یکنفر از روبرو آمد و به پیامبر گفت که دین چیست ؟پیامبر فرمود: دین خوش اخلاقی است . بعد از مدتی او از طرف راست آمد و پرسید دین چیست ؟ پیامبر فرمود : دین یعنی خوش اخلاقی و این را از سمت چپ و پشت هم سوال کرد و پیامبر همان جواب را داد. پیامبر فرمود: خلاصه ی خوش اخلاقی این است که عصبانی نشوید و صبور باشید.
ما دو دسته بداخلاق و دودسته خوش اخلاق داریم : افرادی که بداخلاقی بر آنها غالب است و همه ی اطرافیان می گویند که او بداخلاق است و از رفتار آنها همه ناراضی هستند . این افراد اگر خودشان را اصلاح نکنند در جهنم هستند. پیامبر می فرماید: بداخلاقی انسان را به قعر جهنم می برد. هم خدا و هم خلق خدا از انسان بد اخلاق ناراضی است . جهنم دست آورد اعمال ماست .کار این افراد خیلی مشکل است .در روایت داریم : برشما باد از اخلاق تند پرهیز کنید زیرا فرد بداخلاق به جهنم می رود، چه بخواهد چه نخواهد .امام صادق(ع) می فرماید :فرشتگان ریسمانی بر گردن فرد بداخلاقی می اندازند و او را به طرف جهنم می کشند، چه بخواهد چه نخواهد .از طرفی روایت داریم که افراد خوش اخلاق قطعا اهل بهشت هستند .
دسته ی دیگر افرادی هستند که بعضی مواقع بداخلاق هستند ،این افراد فشار قبر دارند ولی به جهنم نمی روند. یعنی خدا آنها را موقتاعذاب می دهد تا پاک بشوند. سعدبن معاذ بهترین رزمنده و بزرگ مدینه بود، وقتی او به پیامبر ایمان آورد تمام قبیله اش به پیامبر ایمان آوردند، او در جنگ خندق ضربتی خورد و پیامبر از او پرستاری می کرد و بعد شهید شد .پیامبر فرمود :ای سعد، خدا تو را رحمت کند ،تو استخوان درگلوی کفار بودی، اگر تو زنده می ماندی نمی گذاشتی که حق علی پایمال بشود. بعد از شهادت، پیامبر بدون کفش و با حالت مصیبت زده او را تشییع جنازه کرد، پیامبر در تشییع جنازه همراه با جبرئیل به این طرف و آن طرف می رفتند . نود هزار فرشته در تشییع جنازه ی او شرکت کردند.(یکی از صفت های سعد این بود که سوره ی حمد و قل هو الله را زیاد می خواند) پیامبر برای او نماز میت خواند ، او را در قبرستان دفن کرد و قبرش را با دقت می پوشاند و می فرمود که خدا بیامرزد کسی را که کارها را درست انجام می دهد. مادر او گفت : ای سعد بهشت بر تو گوارا باشد .پیامبر فرمود : ساکت باش ،ای مادر سعد، مگر تو از غیب خبر داری ؟ پسر تو مبتلا به فشار قبر شده است. (بد اخلاقی حق الناس است)در واقع روح او در فشار است. حتی پیامبر هم از فشار قبر او تعجب کرد . پس حتی اگر فرشته ها هم به تشییع جنازه بیایند،جبران بداخلاقی فرد را نمی کند. پیامبر فرمود: سعد، گاهی با خانواده اش کمی بداخلاق بود.
در سحر ماه رمضان می خوانیم :خدایا نفس ما را بشکن قبل از اینکه به آتش جهنم شکسته بشود. مرحوم حاج آقا دولابی در موقع سخنرانی ، گاهی بچه ی ایشان به سر آقا می زدند ولی آقا خم به ابرو نمی آورد ، هر کس با ایشان نشست و برخاست می کرد خوش اخلاق می شد. این به ظرفیت انسانها بستگی دارد. پس باید بداخلاقی کم را هم کنار گذاشت.
4
بداخلاقی بیماری خطرناکی است ولی قابل علاج است. بقول آقای قرائتی اسلام بن بست ندارد. دراسلام ،بدترین مصائب و مشکلات بن بست ندارد. خدا قدرت دارد ،خدا در قرآن فرموده که ما به لقمان حکمت دادیم . لقمان نه پیامبربود و نه امام. ما فکر نکنیم که حکمت فقط در محدوده ی معصومین است. لقمان یک غلام بوده است .لقمان نه مال داشت نه چهره ی زیبا و امام هم نبود بلکه یک کارگر و برده بود ولی با تقوا، کاری کرد که خدا به او حکمت داد. حتی انبیاء به حکمت های او استناد می کردند و در قرآن یک سوره بنام لقمان داریم.در اصول کافی از امام صادق (ع) در مورد نصیحت لقمان به فرزندش داریم :ای فرزندم ،خدا آنقدر رحمتش بزرگ است که اگر تو گناه انس و جن را انجام بدهی خدا تو را می بخشد، اگر عبادتی کردی غرور تو را نگیرد. زیرا اگر خدا بخواهد با عدلش با ما رفتار کند، دست ما خالی می شود. ولی خدا دست ما را می گیرد و به فضل رفتار می کند. پس درمکتب ما بن بست وجود ندارد. بداخلاقی گناه بزرگی است .درنهج البلاغه داریم :عصبانیت و تندی یک نوع جنون است وعلتش این است که فرد پشیمان می شود و اگر پشیمان نشود دیوانه بودن او حتمی است .
اخلاق تند ازغده ی سرطانی بدتراست .بعضی ازغده های سرطانی قابل معالجه است و اگر هم قابل معالجه نباشد فرد جانش را از دست می دهد و اگر انسان خوبی باشد به بهشت می رود.فردی که بداخلاق است هم خودش را می سوزاند و هم دیگران را آزار می دهد و به جهنم می رود. ما دو نوع بداخلاقی داریم : بداخلاقی حاد و بد اخلاقی کم. این دو بداخلاقی قابل درمان هستند. بداخلاقی حق الناس است. داریم :اگر فرد مومنی را به ناحق آزار بدهید خانه ی کعبه را منهدم کرده اید یعنی حرمت یک مومن از کعبه بالاتر است .وقتی شما دل مادرتان را می شکنید یعنی حرمت کعبه را از بین برده اید. وقتی شما به مظلومی آزار می رسانید به خدا آزار می رسانید یا حرمت کعبه را از بین می برید. اگر فردی که بداخلاقی حاد دارد توبه نکند به جهنم می رود. کسانی که بداخلاقی کم دارند اگر توبه نکنند دچار فشارقبر می شوند. مثل سعدبن معاذ .غضب یک دیوانگی است و حق الناس است. بزرگانی هستند که اگر یک حرف تند بزنند شب خوابشان نمی برد و حتما طرف را راضی می کردند.
دو نوع خوش اخلاقی داریم :خوش اخلاقی کامل مثل ائمه و بزرگان .خوش برخوردی و خوش گفتاری یک بخشی از خوش رفتاری است .در دعای سحر داریم :خدایا تو را قسم می دهم به شریفترین موجودها، همه ی آیات تو بزرگ است ولی قسم به بزرگترین آیات تو که همان صلوات بر محمد و آل محمد است .امام مجتبی(ع) می فرماید :بهترین حُسن، اخلاق پسندیده است. هیچ چیزی شیرین تر از خوش اخلاقی نیست زیرا هم خود فرد در آرامش است و هم دیگران از دست او در امان هستند. مراعات نکردن مسائل اخلاقی مملکت را به آتش می کشاند. در مسائل اقتصادی، سیاسی و معاملات اگر اخلاق حاکم بشود، همه کارها اصلاح می شود. حضرت علی (ع) می فرماید :انسانی که صبور است در افق پیامبری است یعنی در ردیف پیامبران است . کسی که خوش اخلاق است خدا گناهان او را پاک می کند. روایت داریم : خوش اخلاقی گناهان را ذوب می کند همانطور که خورشید یخ و برف را ذوب می کند. مشکلات زندگی نباید باعث بداخلاقی بشود .ما باید تعلقات مان را کم کنیم و با مشکلات کنار بیاییم و برای بداخلاقی، دنبال توجیه نباشیم . می فرماید: اگر انسان فقط واجباتش را انجام بدهد ولی خوش اخلاقی باشد ثواب کسی را می برد که شب تا صبح عبادت کرده و در طول سال روزه گرفته است. اگر انسان همسر یا پدرومادر خوبی باشد و همه از او راضی باشند، مثل این است که تمام شب را عبادت کرده اید و تمام روزها را روزه ی گرفته است.
امیرالمومنین حتی با دشمنانش خوش اخلاق و مهربان بودند.در جنگ خندق،امیرالمومنین درمقابل عمربن عبدود قرار گرفت .عبدود خیلی قوی بود، یک ضربه به پیشانی حضرت زد و حضرت پای او را قطع کرد. حضرت وقتی می خواست سر عبدود را ببرد بلند شدند و قدم زدند. از حضرت پرسیدند که چرا همان موقع سر او را جدا نکردید. حضرت فرمود :او به مادرم فحش داد و آب دهان به صورت من انداخت .من همان موقع بلند شدم تا بخاطر انتقام جویی او را نکشم .در مثنوی این داستان بصورت شعر آمده است .حضرت فرمود که من برای حق شمشیر می زنم ،بنده ی خدا هستم و بنده ی هوا و هوس نیستم. پس امیر المومنین در مقابل جسارت عبدود به آرامی برخورد کرد و او را برهنه نکرد و او را رها کرد و شمشیر و زره او را برنداشت. حضرت با دشمن هم کریمانه رفتار کرد.